گروه عمومی وبلاگ نویسان مهدی بلاگ


اعضای گروه |
---|
| |
گفته :
منظور از بخش هالیوود چیست؟ کمی بیشتر توضیح دهید؟با تشکر
گفته :
به وبلاگ من هم سری بزنید
نهاوندی گفته :
سلام
mohammadi گفته :
رمزگشایی از ورود هالیوود به فتنه 88
جریان فتنه 88 ، جریانی بود که به قول مقام معظم رهبری هنوز همه ابعاد آن شناخته نشده و هنوز قلمها آنرا تبیین نکرده اند.
گروه بصیرتی صالحین؛جریانی که دشمن خارجی با همه ی قوا و توان و هر چه در کیسه استراتژیستهای خود داشت وارد شد و از همه توان مارهای داخلی خود که سالها در آستین نظام پرورده بود استفاده کرد. همه توان خود را در براندازی همه نظام مقدس جمهوری اسلامی به کار گرفت .سالها ریشه ها و مبانی و نقاط ثقل انقلاب را شناسایی کرد ، مدتها طراحی و ... ادامه مطلببرنامه ریزی نمود، شعار سازیهای خاص ، ادغام مکانیزم جنگ نرم و سخت ، بهره گیری از همه پتانسیل کشورهای همسایه ، قربانی کردن برخی از افراد خود برای رسیدن به هدف ، عبور از مراقبت از یاران و هم پیمانان داخلی به جهت اطمینان شکست نظام در این جریان بخشی از مواردی بود که میتواند امروز معرفی بر جریان فتنه 88 باشد.
اگر امروز اصلاحات و مشارکت به واقع نفرات مطرحی برای ورود به عرصه های مختلف نظام ندارند و دست به دامان نجفقلی حبیبی ها و بکار گیری فرجی دانا ها میشود به دلیل آنست که نفرات اصلی و اتاق فکر اصلاحات و مشارکت تا لایه های دوم و سوم در فتنه دارای نقش اصلی شدند اما همانگونه که خداوند در قرآن میفرماید : " یرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ _ می خواهند نور خدا را به دهانهايشان خاموش کنند ولی خدا کامل کننده ، نورخويش است ، اگر چه کافران را ناخوش آيد " خداوند نخواست که فتنه بر انقلاب پیروز شود و با درایت مقام معظم رهبری و هوشیاری مردم متدین انقلاب استوارتر از قبل ضمن برملا کردن نقشه ی شوم استکبار از وجهه ی حقیقی یاران غرب در کشور نیز پرده برداری کرد.
سرمایه ای که در تراژدی فتنه هزینه شد چه از حیث مادی و چه از حیث معنوی در حدی کلان و عظیم بود که غرب آمریکایی هنوز نمی تواند خاطره ی آنرا از خاطر خود پاک کند ، لذا هر از چند گاهی با دست زدن به اقدامی در عرصه ای جدید تلاشی مذبوحانه را برای توجیه اقدام خود به انجام میرساند. این بار مجری مشهور تلویزیونی ، جان استیوارت دست به ساخت فیلمی با نام گلاب زده و فیلمنامه ی خود را بر اساس خاطرات روزنامه نگار معلوم الحال مازیار بهاری تنظیم نموده است ، همکاری تفاله های فتنه یعنی شهره آغداشلو و گلشیفته ی فراهانی که بیچاره نشان دادن ایران و آبروریزی از مقام زن ایرانی از افتخارات پرونده ی سینمایی این دو موجود غربزده است نیز از اجزای مهم این فیلم می باشد.
آنچه مسلم است این است که غرب به دلیل سرمایه ای که در جریان فتنه هزینه کرده و شکستی که در آن متحمل شده است بایست پاسخی به مخالفان مردمی خود برای دخالت در امور سایر کشورها داشته باشد، گرچه تظاهر به انسان دوستی دولت آمریکا و دنباله های او دیگر در بین مردم آمریکا و کشورهای اروپایی هم جایگاهی ندارد لیکن مستمسکی غیر از این جلوه نمایی نیز برای غرب باقی نمانده است ، آمریکایی که هنوز دلیل ورودش در جنگ جهانی دوم در هاله ای از ابهام وجود دارد و بسیاری معتقدند که هالیوود صهیونیستی توانست توجیهات دروغینی از جمله حمله به کشتی آمریکایی را ایجاد نماید اکنون باید پاسخگوی مردم خود برای حمله به عراق و افغانستان و سایر کشورها و دخالت در امور کشورهایی مانند سوریه و ایران و ایجاد گروههای تروریستی مانند داعش و النصره و غیره ارائه نماید؛ والبته چه توجیهی زیباتر و فریبنده تر از شعار کمک به مردم و دفاع از آزادی که دروغ بزرگ هر سال غرب است .
ضیاءتبار گفته :
به احترام غم مادرت بیامهدی
به قدرعمرکم مادرت بیامهدی
به قامتی که قیامت نموددرمسجد
قسم به قدخمیده مادرت بیامهدی
شادی مادران ازدست رفته وسلامتی مادران درقیدحیات صلوات
فرستادن صلوات نشانه ارادت خاص به مقام مادرست
ضیاءتبار گفته :
از فکر گناه پاک بودن عشق است
از هجر تو سینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه می روی آقاجان
زیر قدم تو خاک بودن عشق است
ضیاءتبار گفته :
اى صاحب ضيافت رمضان..
آمدم با تو، سحرها، حرف هايم را زدم
ناله هاي "ربّنا يا ربّنا"يم را زدم
خواه لايق بخششم دانى خواه شرمنده مانم از روى سياه
من براي بنده بودن، دست و پايم را زدم
جشن فطراست پيش مردم آبرويم مبر،
آخردراين ماه هر كجاحرف كريميِ خدايم را زدم
عيدفطر جشن ضيافت الهى مبارك
جوهری گفته :
الا یا ایها المهدى، مدام الوصل ناولها
که در دوران هجرانت بسى افتاد مشکلها
صبا از نکهت کویت نسیمى سوى ما آورد
ز سوز شعله شوقت چه تاب افتاد در دلها
چو نور مهر تو تابید در دلهاى مشتاقان
ز خود آهنگ حق کردند و بربستند محملها
دل بىبهره از مهرت، حقیقت را کجا یابد
حق از آیینه رویت، تجلى کرد بر دلها
به کوى خود نشانى ده که شوق تو محبان را
ز تقوا داد زاد ره، ز طاعت بست محملها
به حق سجاده تزیین کن، مَهِل محراب و منبر را
که دیوان فلک صورت، از آن سازند محفلها
شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین هایل
ز غرقاب فراق خود رهى بنما به ساحلها
اگر دانستمى کویت، به سر مىآمدم سویت
خوشا گر بودمى آگه، ز راه و رسم منزلها
جوهری گفته :
آن روز که ما را ز گل خام سرشتند
در مدرسه عشق شما نام نوشتند
چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند
جز عشق تو مـهدی دگرم هیچ ندادند
آقا همه جا نام شما ورد زبان است
بر منتظرت هجر شما بار گران است
آن غایب حاضر که رهش راه نجات است
او یوسف زهراست که در قید حیات است
وصل تـو بهاریست که پاییز ندارد
روی تو جمالیست که مه نیز ندارد
آقا دل ما شعبه ای از عشق وصالت
خارج ز شمار است همه لطف و کمالت
جوهری گفته :
چه كس دوباره از اين كوچه ها گذر كرده
كه چشم پنجره ها را دوباره تر كرده؟
كه برگ هاي زمين خورده معطل را
نسيم گيسويش باز در به در كرده؟
شب است و حادثه اي بي دريغ در راه است
شب است و باز كسي ماه را خبر كرده
دوباره پچ پچ حاجت روايي صبر است
به گوش هر دل درمانده اي نظر كرده
دوباره داغ دل انتظار تازه شده
كه شمع بزم تو را باد شعله ور كرده
شب تولد چشمان مهربانت عشق
دوباره خاك فراق تو را به سر كرده
فقط همين امشب برملا شوي اي كاش
چه آرزوي محالي ست، اي سفر كرده!